...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

میخواند :

شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان

که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان..

میخواند و یک سال گذشته است از سوم خرداد 93

یک سال از امضاها

یک سال از قند و نبات

یک سال از تنظیم باد لاستیک!

یک سال از توت فرنگی

یک سال از انگشتر

یک سال از "بله"

و پر بود دل مان از شادی و غمی که نمیدانم برای چه

پر بودم از سکوت..از صدای بغضی که نمیدانم برای چه

بعد از اولین رقص دونفره مان شده بودم کوه بغض و پنهان از تو نبود اشک های بی امانم

گاوازنگ تنها شاهدمان است..

شاد بودم برای همیشگی شدن دست هایمان..همیشگی شدن دست ها ، همیشگی شدن قلب ها نیست..ولی ما از همیشگی شدن قلب هایمان به دست ها رسیده بودیم..

چشم هایم همیشه برای تو خیس است..برای دنیای بی اندازه زیبایی که ساختی..

نمی گذارد بیشتر بنویسم این اشک های پا در هوا !

اولین سالگرد عقدمان مبارک...