...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

 



یکی صدایم را به گوش زمانه برساند

 زمانه ای ها که نمی شنوند!
 کسی خوانده بود : شیب تندی دارد دره ی روزگار!
 و من نشنیده بودم ..
 حالا هرچه دست بر دوسوی دهان می گیرم و فریاد میزنم
 شنیده نمی شوم !
 

 خوش تر بنواز ساز  ِمان را

 با مهمانان چندروزه ات مدارا کن
 قراربخش چشمانمان باش
 دلگرفتن هایمان را گوارا کن

 دستگیرمان باش

 آهای ؛ دنیای جوانی .