این است که می گویم : گاه یک دغدغه ، یک عذاب ، یک عصر پرآشوب ،
یک ترس ترسناک ، ..، تمام حادثه های بی شکل را ، به جان
می خرد .. و از همهمه ی زجرآور خیابان ها که تاریکی شان بر پاهات
مانده ، رایحه ی لطیف آرامش می شنوی !
" .. ... ؛
مدد کن که به سامان برسیم "
بهارانه های همه ی دنیا ، در خرده خرده ی ! نفس کشیدن هام شکوفه زده
و هیچ سدّی مقابل بال زدن های بی پروایم قد علم نمی کند ! ..
که زندگی را با همه ی شاخ و برگش می نوشم .. شیرین ِشیرین .