...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

  

این است که می گویم : گاه یک دغدغه ، یک عذاب ، یک عصر پرآشوب ، 

یک ترس ترسناک ، ..، تمام حادثه های بی شکل را ، به جان  

می خرد .. و از همهمه ی زجرآور خیابان ها که تاریکی شان بر پاهات 

مانده ، رایحه ی لطیف آرامش می شنوی !

 

" .. ... ؛

مدد کن که به سامان برسیم " 

 

بهارانه های همه ی دنیا ، در خرده خرده ی ! نفس کشیدن هام شکوفه زده 

و هیچ سدّی مقابل بال زدن های بی پروایم قد علم نمی کند ! .. 

که زندگی را با همه ی شاخ و برگش می نوشم .. شیرین ِشیرین .

نظرات 3 + ارسال نظر
۰۰:۰۰ یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:23

من از قاصدک میپرسم احوال تو را
و زیر گوشم زمزمه میکند:". .. شیرین ِشیرین"
...
و سر خوش، میدوم در پی قاصدک و سر میکشم تمام این زندگی ِ"شیرین ِشیرین" را.

به جای اینهمه ستاره صدوچهل .. این بار با ستاره صدوچهل وچهار !!
خوش احوال می شوم :)
- - -
حالا
مائیم و
دنیایی
{ پر از گل های ناب قالی }
که همگام مان می درخشد ..

tanha41 دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 22:25

خدا می خواهد
حتی اگر تمام جدول های خیابان برایتان قیافه بگیرند حتی اگر تمام سدها مانعتان شوند
خدا می خواهد که به سامان برسید
پس به سامان می رسید

چه خوب گفتین که :
" حتی اگر تمام جدول های خیابان برایتان قیافه بگیرند "
چون خدا میخواهد ..
ممنون

tanha41 دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 22:27

خوش به حالتان که دنیا را با پروازتان به شوق می ارید وشاید خوش به حال دنیا که شما به ان شور عشق می بخشید

خوش به حالم که کسانی مثه شما با نگاه های لطیف و پرذوق
هنوز هستن تا از بودن انصراف ندم !

امیدوارم که روزهاتون همیشه به سامان باشه ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد