...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

شنیده ام که جوانم هنوز

کیفم را پرت میکنم گوشه ای(همانطور که از لذت های بی نهایت 

 پرت شده ام به کنجی). 

در این روزهای برفی بی برف نشسته ام به شمارش بی وقفه ی 

 انگشتهایم، مثل طاعون زده ای که دارد واپسین لحظات اسارتش 

 را به ثبت میرساند.در این حوالی رنجور بی جهت دست به موهایم 

 برده ام که تاب سیاهی روزگار را نداشته وتن به سپیدی سپرده اند. 

چهار زانو به زمین تکیه کرده ام و دارم چوب خط میزنم;(دو دو تا چهار 

 تای کوچه بازاری) مثلا فلان روز که کیف قرمزم غیر تکه ای آینه 

 چیزی نداشت چطور توانستم با خط واحد به خانه برسم؟یا اینکه 

 سر دیکته های مدرسه چگونه بی مداد صدآفرین میگرفتم؟؟ 

پشتم قلنج کرده و کسی نیست برای کوفتگی غصه هایم چای 

 دم کند.نفس کشیدن هزار بار سخت تر از جابجایی اهرام ثلاثه 

 به نظر میرسد... 

به آینه برمیگردم که مرا زل زده.روزهای پر امید گذشته صف 

 میکشند مقابل عدسی هایم.. 

با مداد قهوه ای خنده ای دور لب میکشم،پوست پرتقال روی 

 گونه های استخوانی غلت میدهم و نهایتا گیلاس هایی به 

 گوشم تحمیل میکنم 

...

حالا حقی به گردنم بگذار (هرچند کسانی که من بر گردنشان حق دارم 

 کَکِشان هم نمیگزد به چه فلاکتی افتاده ام) عکسی بگیر یادگاری 

...آخر جوانم هنوز... 

شاید این بهترین ژست من باشد... 

شاید خاطره انگیزترین تابلو شوم در آلبوم مسکوت چیک چیک!!              

                                                      عکسی بگیر... 

نظرات 13 + ارسال نظر
الهام سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 18:59 http://www.rayeganet.com

با سلام
شما دوست عزیز می توانید با مراجعه به سایت رایگانت ، سایت یا وبلاگ خود را به صورت کاملاً رایگان و بدون هیچگونه شرطی ، مانند تبادل لینک یا عضویت تبلیغ کنید.
ضمناً تبلیغات شما می تواند به صورت متنی یا به صورت لوگو و بنر باشد.
همچنین با عضویت در رایگانت می توانید از شمارنده های زیبای رایگانت به صورت رایگان استفاده کنید.
لازم به ذکر است که تبلیغات شما علاوه بر نمایش در سایت رایگانت در سایر سایت ها و وبلاگ های عضو رایگانت نیز نمایش داده می شوند
در رایگانت همچنین می توانید از تعداد زیادی کتاب و نرم افزار رایگان استفاده کنید و در صورت تمایل کتاب ها و نرم افزارهای خود را نیز به رایگانت اضافه کنید تا دیگران نیز از آنها استفاده کنند
حتماً تبلیغات در رایگانت را امتحان کنید

Helen سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 22:31


من
پری کوچک غمگینی را
می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش در یک نی لبک چوبین
می نوازد آرام آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه می میرد
و سحر گاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

کاش برسد زودتر سحرگاهی که به دنیا خواهد آمد پری کوچک
غمگین...
ممنون که پا به پای دلتنگی هایم همراهم هستی...

الناز پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:19

سلام وبلگ زیبایی داری مثل قالب وبلاگت مطالب و لینکهای وبلاگت هم قشنگن مخصوصا وبلاگ سیب محشر بود از اینکه از طریق شما با این وبلاگ آشنا شدم واقعا ازتون ممنونم.

سلام خیلی خیلی ممنون قشنگی از نگاه شماست
امیدوارم هر از گاهی ببینمت....

BOOکوچولو پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:51

سلام پری قشنگم بلاگت مبارک موفق باشی ولی این ره که تو میروی به هیچستان است من وبلاگ نوشتم خیری ندیدم الهی که تو ببینی

سلام مهربون
mer30
به سراغ من اگر می آیید پشت هیچستانم..پشت هیچستان جاییست...
کوچکترین خیرش شکستن سکوت روزهایم است و همین برایم کافیست فعلا...

باران پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 17:11 http://i3aran-i3ahari.blogfa.com


در اولین روز زندگیم از آمدن خود پشیمان شدم
در دومین روز زندگیم آموختم که نیاموخته ها بسیارند

حال روزهای بسیاری از آن روزها می گذرد

ومن آموخته ام که چگونه بر اخم ها ... عصبانیت ها .. رنج ها.. بی وفایی ها ... تمسخر ها.... لبخند بزنم .

............



دلتنگ که می شوم ... دل انگیز ترین خاطره ام روزهای گره خورده با دستهای توست که ذهن مغشوشم را کمی آرام می کند ...
گاهی به بلندای آرزوهایمان آهی بلند میکشم
چه روزهایی .....
بهار که بیاید دوباره خاطره ی لبخندهایمان تازه می شود
شاید برایت دسته گلی از بوته گل کنار ایستگاه اتوبوس
بیاورم ... هرچند که می دانم معلم دوباره حلیمه را به باد
فریاد هایش خواهد گرفت که مگر نگفتم گلهارا نچینید؟!
و او دوباره دست مرا برای عزیزترین معلمم رو خواهد کرد و مرا بغضی به وسعت عجیب ترین گناه زمین فرا خواهد گرفت .

تو بیا و پادرمیانی کن و بگو که گلها را برای پروانه های مومیایی

شده ی لای آلبوم چیده بودم... بیا و نگذار نگاه سنگین معلم

بزرگی دستهای کوچکم را بشکند .

بهار که بیاید شاید کمی از رنج روزهای برفی کم شود

چشمایت را مهربانم روشن نگاه دار ... بهار که بیاید

بهاری ترین باران تن داغزده ات را خنک خواهد کرد .


بـــــــــــــــــــاران

.

.

.



با همه عشقم خوندمش

خنکم کرد

خیلی خنک..

مرسی

چشم به راهم بهاری ترین باران را...تو همان مهربانی هستی که چراغی رو به کورسوی خستگی هایم دارد و (یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم )...
ایمان دارم که روزی نیروی شگفت دست هایمان به داد بغض هایم خواهد رسید،ایمان دارم...روزی..هرچند دور..خواهد افتاد آن اتفاق صورتی که دو قلوهای افسانه ای همیشه آرزو کرده اند برایمان..
و سوگند به حقانیت بی عدالتی روزگار نه تنها به معلم نیمکت ها بلکه
تمام گل های ایستگاهی را زنده خواهم کرد(شبیه عیسی(ع)) و لطافت دست هایت را هجی،تا بدانند همه که رفیق شفیق گل ها
بوده ای(که اگر غیر از این بود رفیق من نبودی تو !!!!!!!!)

نوید جمعه 16 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:53 http://lawbreaker.blogsky.com

سلام ، خیلی احساس حوبی داره وقتی که به این تیجه میرسی که بهترین پستت رو پیدا کردی . مید ونم __ پست رو نوشتی ژست__
زیبا بود .
آسمونی باشی و آبی

سلام،آره خیلی احساس خوبیه ولی منظور من همون ژست بود
بهترین ژست واسه عکس گرفتن!!

[ بدون نام ] جمعه 16 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 22:23

مثل همیشه آرامش بخش و زیبا بود به بلاگت عادت کردیم در همین مدت اندک. هستیم توام باش

چه خوب! دلگرم شدم....

(( موجیم که آسودگی ما عدم ماست..))

نوید یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 19:40 http://lawbreaker.blogsky.com

برای خودم متاسفم که " ژست " ت رو در خوندن اول درک نکردم، به تایید نظر قبلی ، مثل همیشه آرامش بخش بودی

mer30 ...

صبا دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 19:55 http://http:/radical84.blogfa.com

سلام عسلم!



دلتنگیات قایمکی شده مث شکلات خوردنات وقتی در اتاقو به بهونه ی لباس عوض کردن قفل میکنی.
آفرین به قلمت!

سلااااااام خوش اومدی بالاخره!!
کاش می توانستم تمام بغض هایم را رو کنم..حیف که هرچه
میخواهد دل تنگم را بلد نیستم هجی کنم....
ممنون

پسته چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:51

خدا منو مرگ بده که چه قدر دیر رسیدم ... به من میگن یه دوست به درد نخور!

خوبم.

پری جون هجی کردن بلد نیستی؟ من تو کلاسام به بچه هام یاد میدم ... بیا پیش خودم یه دوره کلاس فشرده میزارم واست ... غصه نخور فدای سرت!!(با موزیک خوانده شود)

مثل همیشه ی همیشه متنت عالییییییییییییییییییی بود!!!
دمت گرم ... بابا نویسنده ... بابا سهراب .. بابا ...(خودت پرش کن دیگه)

eva مرگ چرا؟ خدا برات قشنگترینارو بده الهی دوست همیشه به درد بخورم..
میام کلاسات ولی ارزون حساب کنب باما ها دانشجوییم آخه، تازشم باهم نون و نمک خوردیم ..
خیلی خوش اومدی پسته خاتون..

BOOکوچولو چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:24

سلام پرپر خانوم واقعا وبلاگت عالیه دختر از دهنت در و گوهر می ریزه فقط این زمینت با وجود زیبایی بسیار بالا اومدن بلاگتو کند کرده قربونت همچنان موفق باشی

سلام عزیز دل..در و گوهر از چشاتون می ریزه!!!!
راس می گی باید واسه درست شدن سرعت بالا اومدنش آستین بالا بزنم...
اگه کسی می دونه چیکار باید کنم راهنماییم کنه لطفا..ممنون

mi جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:50

سلام به پری دریایی خودم
با اینکه متت نوشته ات رو بارها خوندم اما بازم برام تازگی داره
واقعا عالیه.....
حالا که پسته میگه با آهنگ بخون اگه میشه تو هم اینو هندی بخون
(داداش زن داداشو کشتن؟)

سلام
واقعا مرسی عالی تویی
هندی هندی میخونم:(داداش زن داداشو کشتن؟)
و بعد خنده...

mi*** جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:54

سلام به پری دریایی خوب
دیدم پسته نوشته با آهنگ بخون حسودیم شد پس تو هم اینو هندی بخون
(داداش زن داداشو کشتن؟)

هندی هندی میخونم:(داداش زن داداشو کشتن؟)
وبعد از خنده روده بٌر میشوم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد