...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

زنده گی!

 

مثل یک مورچه که رها شده میان هزار رنگ گل و بته

و نمیداند کدام رنگ دلفریب وصل میشود به آرزوی مدامش،

سرگشته ایستاده ام میان هزار راه رفتن ، هزار تابلوی هشدار،

هزار توقف ممنوع،بدون حق ِ گذر !

زل می زنم یک یکِ گذرگاه های ممکن را برای عبور از اسارتِ نباید ها 

 ولی دنیا خود به خود، جدی گرفته تمام سبکسری هایم را و تنهایم گذاشته 

 میان کشش وسوسه برانگیز زنده گی! 

  ....

دلم می خواهد یک راه سبز پیش رویم باشد تا صد راه پژمرده!

دلم میخواهد درک شود تردیدم وقتی تشویق می شوم برای دیدن،برای خندیدن..

ناگزیر از همه ی خواستن ها،گریز می زنم به کوچه ی گره گشای علی چپ، 

 دستانم را می گشایم،چشمانم را بر پرتگاه انتها می بندم،نفسی فرو می برم 

 و گام هایم را می سپارم بر شیب تند  روزمره گی...

 

نظرات 22 + ارسال نظر
شاپکده دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:37 http://www.shopkadeh.com/?cat=62

100 فیلم جدید سال 2008 و 2009 به همراه زیرنویس فارسی با کیفیتی بالا و بدون هیچ دخل و تصرفی !!!
در سبک های : اکشن ، درام ، عاشقانه ، کمدی ، تخیلی و .....

برای کسب اطلاعات بیشتر به ادرس http://www.shopkadeh.com/?cat=62 مراجعه کنید.

موفق باشید.

چـــَََََََََََََََََََََََََََََََـــــشم !!

[ بدون نام ] دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:50

سلام
سگ سگ!!!!!!!
فک کنم اولم نه؟

بعد از این همه سال،این همه چشم گذاشتن،گرگم به هوا،.
هنوز نمی دانم دقیقا ساک ساک! یا سَک سَک! یا سگ سگ!
..
بـــــــــعله اول شدی مثل همیشه که بودی.

نیپون کو کو دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:52

اما مردمک جون یه موقه فک نفوکولی دل نوشته های نازتو نمی خونم و فکر اول شدنما؟
مثل همیشه
.
.
نه نه بهتر از همیشه نوشتی.

همین که کنارم نشسته ای برایم یک دنیاست چه بخوانی
دلتنگی هایم را چه نخوانی! که البته می دانم گوش شنوای
همه ی سکوتم هستی..
ممنونم.

نیپون کو کو دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:40

نازنین
در را باز کن
کوچه را طی کن
پرواز کن
و
در فضای خالی شناور شو
تو که در همه ی این هیچ ها و نیستی ها به فکر سبز راه رفتن هستی
تو که در همه ی این شلوغی های روزمرگی به فکر درک شدن تردید هستی
بی تردید اگر بخندی و ببینی، در آنچه که" زندگی" ست
تو خواهد شد...

باشد.
در را باز می کنم
کوچه را پشت پا میگذارم
پرواز را اگرچه نابلدم،امتحان میکنم
در فضای سخت پیچیده، میسپارم به امواج دقیقه ها دست هایم را
و چشم می دوزم سخاوت زمانه را !

BOOکوجولو سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:21

سلام خانومی خوب مثل همیشه

سلام ممنون مثل همیشه

ن.ک سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 21:07 http://yekjomleyekzendegi.blogfa.com

دلم می خواهد یک راه سبز پیش رویم باشد تا صد راه پژمرده!
و ما هم آمده ایم تا دایره ی نطاقمان را بر همه ی هستی بگسترانیم... آری به سادگی اینجا اول خط است
باز هم مثل همیشه زیبا قلم زده اید ... من هم به روز شدم منتظر حضور سبزت هستم... آرزو مند آرزو های آفتابی شما

خوشحالم که دقیق هستید در کلماتم..ممنون

ن.ک چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 20:56 http://yekjomleyekzendegi.blogfa.com

اینجا زمان ازل برای همه ی کسانیست

که بی ریا عشق می ورزند

هر لحظه ای به بلندای یک عمر!

چشم که بگشایی...

هنوز اول خطی...!

سرخوشم از قدم زنی روی سطر اول...هرچه باشد...
و در تکاپویم مدام برای پیوستن به ازل..
چشم که بگشایی!

۰۰:۰۰ چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 21:10

گام هایم را می سپارم بر شیب تند روزمره گی...
فلفلی فلفلی ست !! این شیب .
روزمره گی ناشی می شود از تکرار مکرر لحظات. نیش هیچ عقربی کشنده تر از عقربه های ساعت نیست. مراقب جوانیمان باشیم که مانند آبشار در اوج زیبایی سقوط نکند..

گاه میخواهیم دقیقه ها را سخت منصرف کنیم و گاه هل میدهیم
ثانیه های دیوار را برای مراقبت از آبشار زیبای جوانی..

نوید چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 22:40 http://lawbreaker.blogsky.com

دلم میخواهد درک شود تردیدم وقتی تشویق می شوم برای دیدن،برای خندیدن....
وای که مثل همیشه آرامش بخش و قشنگ بود ، خیلی

خوشحالم که به درد بخورند گاهی حرف هایم..
ممنونم ،خیلی

پاشا پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 21:19

بیستون کندن فرهاد نه کاریست شگرف
شور شیرین به سر هر که فتد کوه کن است

تیشه از ماست که شیرین شده با آن مشهور
لیلی طایفه را کرد عزیزُأن مجنون

پاشا یکشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 19:02

یارب این آتش که بر جان من است

سرد کن آنسان که کردی بر خلیل

حافظ این خرقه ی پشمینه بینداز که ما
از پی قافله با آتش آه آمده ایم

ن.ک یکشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 22:57 http://yekjomleyekzendegi.blogfa.com

و می رویم به آن امید که را برای دل هایمان هموار باشد

حقیقتا می رویم به آن امید که راه برای دل هایمان هموار باشد.
و کاش حادثه های دلخراش امانمان دهند برای امیدوار ماندن..

[ بدون نام ] دوشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:38

بزن پست جدیدو مردمک خوبم...

شما امر بفرمایین...کو گوش شنوا؟! " (: "

نیپون کو کو دوشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:39

تنهاییم زخم برداشته
دلم در گهواره سکوت شب تاب می خواهد
ستاره ای که دیشب مرد
ستاره ای که فردا
و دل من
در فرداهای بعد
دستم را بگیر
در بیراهه های زمان

تنهاییم زخم برداشته
دلم در گهواره سکوت شب(گرچه دلخورم کرده!!) تاب می خواهد
کنارت می نشینم
و تا ستاره ریز روزهایت
آوازه خوانی می کنم
که بیراهه های زمان بی وقفه کوچه ی سعادت را نشانه روند
همچنان تنهاییم زخم برداشته...

۰۰:۰۰ دوشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 22:35

خشک آمد کشتگاه
در جوار کشت همسایه.
گر چه می گویند: « می گریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران.»
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟

بر
بساطی که بساطی نیست
در درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می ترکد
ـــ چون دل یاران که در هجران یاران ـــ
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟



می خوانیم
باران می بارد
می نویسیم
آفتاب می زند
زیبایی زندگی
در رنگین کمانی ست
که ساخته می شود

ــ رجب زاده ــ

ماهی خانوم سه‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:10 http://mahinameh.blogsky.com

سلام عزیزم
مثل همیشه نوشته هاتو دوست داشتم
شاد باشی گلم

سلام ماهی خانوم که همیشه دوست داری بخندی و بخندونی!
مرسی که گاه گداری یادم میکنی..
..خواب خوشی داشته باش
..با خوشحالی با ما باش (:

فرعون سه‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 19:45

پروانه بر اتش بوسه زد و بالوپر افروخت
بار دگر بوسه زد و بالو پرش سوخت
بیچاره از این عشق فقط سوخت اموخت

بیچاره از این عشق فقط سوختن آموخت ...
----
و کم نیستند پروانه هایی چنین سوخته بال....تا بوده همین بوده!

۰۰:۰۰ پنج‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 23:31

دنگ...، دنگ...
ساعت گیج زمان در شب عمر
می‌زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می‌شود نقش به دیوار رگ هستی من.

مسافرم ،ز نفس های خسته می خوانم
غزل به جای نماز شکسته می خوانم
مسافرم،چه بمانم،چه درسفر باشم
به جای هرچه به غربت نشسته می خوانم
...

باران جمعه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 00:01 http://i3aran-i3ahari.blogfa.com/


هوا هوای تردید هاست ٬ از این که نمی دانی در این روزهای اردیبهشت سهم امروزت تیشرتی نخی است یا پالتویی پشمین !

اما سبز باید آغاز کرد ٬ گرچه در سبز یا خاکستری بودن روزها

مردد باشی

................


مرسی که همیشه هستی عزیزم
........

باید آغاز کرد حتی اگر گاهی زندگی برایت بد آورد ....

می دانم !

سهم ما آغاز است !

.. مثل همیشه توپ بود خودشم قلقلی قلقلی

مرسی که توپ بود!!
باید آغاز کرد..باید..ادامه داد...باید تاآخر رفت..
تشخیص زمان درست آغاز،ادامه و پایان سخت است شدیدا..
سبز باید آغاز کرد..گرچه مردد باشیم..
به فکر فرو می روم...

ن.ک جمعه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:16 http://yekjomleyekzendegi.blogfa.com

به راستی در منتهای هر سطر واژه ای آرام گرفته که حکایت از دلتنگی آسمان می کند

من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می بینم بدآهنگ است
..

نیپون کوکو جمعه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 22:59

نازنینم

چشمانم را به چشمان بی شک دریاییت می سپرم و از تو می خواهم هرگز جای نگاهت را در سقف چشمانم خالی نگذاری...
یه کم دلم تنگید بابا قرار بود بها ندم این دل تنگی ها رو اما به جون خودم نمیشه...
یادم اومد
سایبان آرامش ما ماییم....

دلتنگی ها غذای جوانی مان هستند!باور کن.
از دلتگی هایت برایم ناله کن که گوشواره کرده ام همراز بودن را..
چشمانم را از لذت نوشته هایت بی نصیب نگذار..مهربان..

فرعون شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 20:18

یا چنان نمای که هستی یا چنان باش که مینمایی

خوشبختی داشتن دوست داشتنی ها نیست
خوشبختی دوست داشتن داشتنی هاست
.
.
.
.
.
کم رنگترین نوشته ها از بهترین حافظه ها بهتر است(امام صادق)

چه تامل برانگیزناک! و چه پرمحتوا!
.
.
.
.
.
خوشبختی دوست داشتن داشتنی هاست.
-----کاش عادت همیشگی مان شود حذر از دورویی و ریا----

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد