کلمه ، عشق ورزیدنی ست !
کلمه ،
برای من که شش هایم با آهنگ پیوسته ی جمله نفس می کشند
یعنی زندگی .
تمام دغدغه های جهان اول ، سوم ، و حتی جهان دومی
که بی جاست !
هم اگر بر سقف کوتاه ِ دنیای نه چندان کوچکم ، آوار شود... ،
بی چاره نخواهم ماند..
چرا که سطر های زیستن و حرف های گفتن لایتناهی اند!
و یقین دارم در کشش ِ باتلاق ِ سکوت یا رکود ، دست گیرم
خواهند بود !
...
تمام صداها با کلمه آغاز می شوند ،
بدون الزام ِ آغاز کلمه با صدا !!
[هستند کلماتی که بی نیاز به لرزش تار صوتی ، گفته می شوند..
مثل کلماتی که بی نیاز به ارتعاشات صوتی ، شنیده می شوند]
همه ی بهانه ها و گمان ها و اندیشه ها و امید ها و چه ها و چه ها ،
ریشه در خاک ِ "کلمه" دارند ....
خاکی که بایر نیست !
خاکی که حاصلخیز است !
واژه باید خودِ باد ، واژه باید خودِ باران باشد
مبارکه...
قشنگه:)
مچّــــــــــــکرم صنم قشنگه
:)