...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

  ثانیه های چشمک زن ِ امروزهایم ؛

  هرچه ستاره بلدید! بنشانید سر سطرهای ملایم و پرنوای "مردمک"

  که بهارترین ها قیام کرده اند به پای طراوت لحظه هام

 

              " ... باید که ز افسانه فراتر برود ! "


  خدای خوبی که گاه انگار دلخواهت نیستم ؛

   برای خاطر اشتیاقی که خود در دلم شکوفاندی " کمی با من مدارا کن " .

 

نظرات 1 + ارسال نظر
قاصدک چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 13:06


با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر؛
چرا که اگر خدایی باشد،
باید خرد را بیش از ترس کورکورانه ارج نهد.

قاصدک ؛
"ابرهای همه عالم شب و روز در دلم میگریند"
البته حالا دیگر نه! که تمام دنیایم شده شکل لبخند !

ممنون که اومدی :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد