شب را تا صبح مهمان کوچه های بارانی خواهم بود و برگ برگ دفتر غمگینم را در باران خواهم شست آنگاه شعر تازه ام را با دست های شاعرانه تو ، بر دفتری که خالی است . خواهم نوشت ای نام تو تغزل دیرینم ، در باران !
یک شب هوای گریه یک شب هوای فریاد امشب دلم هوای تو کرده است ...
حسین منزوی
چگونه ماهی خود را به آب میسپرد ! به دست موج خیالت سپرده ام جان را فضای یاد تو در ذهن من چو دریایی ست به روی آن شکفته هزاران هزار نیلوفر ... ...../ مهمان بهشت برین ای شده ام که .. عطرخوشش تمامی ندارد ~~
صدای بهار دیگر تمام شد حالا دیگر کوچه ای مانده وصدای پای کودکی در انحنای تابستانی گرم
"صدای بهار دیگر تمام شد"
حالا دیگر رسیده ایم به خِرخِره ی تابستان ! و صدای پای کودکی که
هنوز هم کودک است !
به صدای پر از بهار
به گلچین نگاهت
و به سایه ی سنگین قلبت قسم
.
.
.
مردمک بی منتهای خاطره ام این روزها سایه اش چقدر سنگین شده
بسیار زیبا بود
سایه ی سنگین من ؟؟؟
نه ! که لطافت واژه ها سایه از سرم برداشته بود و بی کلاه مانده بودم
در آتش ریزان روزهای بهاری!
.
.
اما حالا ؛
سلام ..
شب را
تا صبح
مهمان کوچه های بارانی
خواهم بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را
در باران
خواهم شست
آنگاه شعر تازه ام را
با دست های شاعرانه تو ،
بر دفتری که خالی است .
خواهم نوشت
ای نام تو تغزل دیرینم ،
در باران !
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو کرده است ...
حسین منزوی
چگونه ماهی خود را به آب میسپرد !
به دست موج خیالت سپرده ام جان را
فضای یاد تو در ذهن من چو دریایی ست
به روی آن شکفته هزاران هزار نیلوفر ...
...../
مهمان بهشت برین ای شده ام که .. عطرخوشش تمامی ندارد ~~
سلام عزیزم اگه گفتی کی هستم
سلااااام
لااقل واسه پیداکردنت جایزه ای چیزی تعیین میکردی که انگیزه داشته
باشم واسه فهمیدن اینکه - کی هستی - خب !!
سلام عزیزمون اگه گفتی ماها کی هستیم
سلام
حالا که گفتی "ماها" یه حدسایی میزنم !
سبزیجات نیستین شما ؟!!