...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

 

 به صدای پر از بهار  ِ قدم هات قسم ؛ 

 آینه ی پرزرق روبرو !  

 

خالی شده ام از هرچه که زیر پایم ، شورش طلبد ! 

  

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
تنها۴۱ چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 20:33

صدای بهار دیگر تمام شد حالا دیگر کوچه ای مانده وصدای پای کودکی در انحنای تابستانی گرم

"صدای بهار دیگر تمام شد"
حالا دیگر رسیده ایم به خِرخِره ی تابستان ! و صدای پای کودکی که
هنوز هم کودک است !

ن.ک شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 19:47

به صدای پر از بهار
به گلچین نگاهت
و به سایه ی سنگین قلبت قسم
.
.
.
مردمک بی منتهای خاطره ام این روزها سایه اش چقدر سنگین شده
بسیار زیبا بود

سایه ی سنگین من ؟؟؟
نه ! که لطافت واژه ها سایه از سرم برداشته بود و بی کلاه مانده بودم
در آتش ریزان روزهای بهاری!
.
.
اما حالا ؛
سلام ..

۰۰:۰۰ پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:18

شب را
تا صبح
مهمان کوچه های بارانی
خواهم بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را
در باران
خواهم شست
آنگاه شعر تازه ام را
با دست های شاعرانه تو ،
بر دفتری که خالی است .
خواهم نوشت
ای نام تو تغزل دیرینم ،
در باران !

یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو کرده است ...

حسین منزوی

چگونه ماهی خود را به آب میسپرد !
به دست موج خیالت سپرده ام جان را
فضای یاد تو در ذهن من چو دریایی ست
به روی آن شکفته هزاران هزار نیلوفر ...
...../
مهمان بهشت برین ای شده ام که .. عطرخوشش تمامی ندارد ~~

[ بدون نام ] جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:01

سلام عزیزم اگه گفتی کی هستم

سلااااام
لااقل واسه پیداکردنت جایزه ای چیزی تعیین میکردی که انگیزه داشته
باشم واسه فهمیدن اینکه - کی هستی - خب !!

[ بدون نام ] دوشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:29

سلام عزیزمون اگه گفتی ماها کی هستیم

سلام
حالا که گفتی "ماها" یه حدسایی میزنم !
سبزیجات نیستین شما ؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد