از نزدیکی های ناخواسته کم لطف ، می گذرم ... صبور! می گذرم .. آرام!
می گذرم ...
با چشمان باز! می گذرم ...
باید به دوردست ها برسم ...
.
.
آهای دوردست های من !
آهای دوردست های خواستنی !
یک چکه ، دو چکه .. نه
تمام جریان زندگی را در گلویم می خواهم
ذره ای ناخن خشکی! حتی نه
* خاطره ها مقدس اند و خاطرنواز اما سعی می کنم زندگی کنم ..
باید زندگی کنم ..
پیرزن بودن هنوز برایم خیـــــــــــلی زود است .
- - - - - -
* کنار رود پیدرا نشستم و گریستم ؛ پائولو کوئیلو :
"سعی کن زندگی کنی .. خاطره مال پیرمردها و پیرزن هاست"
- - - - - -
این نان و آب چرخ چــو سیلیســت بــی وفا
من ماهیم، نهـــنگم، عمّــانم آرزوست
- مادر
بین من و این پرنده کوچک
تو کدام شان را می خواهی.
- پیداست پسرم
گرسنه ایم و این پرنده ببین چه آوازی می خواند.
از عکس تو و بغض همینقدر بگویم :
دردا که چه شب ها .. که چه شب ها .. که چه شب ها ...
گاهے دلمـ از هر چه آدم است مے گیرد...!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بی تو می میمیرم!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... من که کنارت هستم
هنوز هم مرا به جان تو قسم میدهند
می بینی؟؟
فقط من نیستم که نبودنت را باور نمی کنم !
..
گاهی حتی "کنارت هستم" ، چیزی از بار دلتنگی کم نمیکنه
طعم خوش و تیزی ! داره دلتنگی ..
گوارای وجودتون باشه دلتنگی :)
سلام!
آفرین پری!طعم خوش و تیزی ! داره دلتنگی ..
از کل نوشته های این پستت این جمله خوشمزه و آشناترین بود.
و این جمله که به تنهایی شعره:
"تمام جریان زندگی را در گلویم می خواهم"
مستدام باشی!
سلام
دلتنگی خوشه ی انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی سربسته بماند
.. مستت می کند اندوه
ممنونم
منم برات آرزوی استدام ! و استخدام و استقلال و ... دارم ؛)
ادمها به ارزوهای دور درازشان زنده اند چرا توقف کنی پرنده ها به جستجوی جانب ابی رفته اند افق عمودی است زمین در ارتفاع به تکرار می رسد
آدم ها به آرزوهای دور و درازشان زنده اند ..
و به امید به بار نشستن شان ..
زندگی هامون پر از آرزو و امید .... و پر از به بار نشستن .