...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان

...

این دلنوشته ها و گاهخوانده ها یادآور روزگاریند که به جرم عهد نبسته ام چکه چکه می بارمشان


با تو هرگز به پایان خویش نمی رسم



روی آن شیشه تبدار تو را " ها " کردم

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم

حرف با برف زدم سوززمستانی را

با بخار نفسم وصل به گرما کردم


.

.

.


نظرات 3 + ارسال نظر
مردمک پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:33

آتش گرفته پیرهن از شعلهء تنم

پهلو به ظهر نیمهء مرداد می زنم

این رعشه نیست ، غرش خاموش قله هاست

اینک در آستانه ی آتشفشان منم

- - - - - -

پروانه پس از تولدت زیبایت

تا آخر عمر غرق بی تابی شد

مردمک پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:56

آتش گرفته پیرهن از شعلهء تنم

پهلو به ظهر نیمهء مرداد می زنم

این رعشه نیست ، غرش خاموش قله هاست

اینک در آستانه ی آتشفشان منم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 19:00

گاهی تنگ می آید هرآنچه خووووووب اندازه ی تنت شده بود!!!

گاهی آب می رود تنت !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد